روانشناس کاشان

روانشناس کاشان

مجید نصیری ؛ روانشناس بالینی ؛ درمان مشکلات روانشناختی فردی | آدرس و شماره تماس:03154736173
روانشناس کاشان

روانشناس کاشان

مجید نصیری ؛ روانشناس بالینی ؛ درمان مشکلات روانشناختی فردی | آدرس و شماره تماس:03154736173

اضطراب، بیماری خوبان!

فرض الگوی احساسات پنهان بر این است که خوب بودن علت همه اضطرابهاست. در واقع در مواقعی من اضطراب را بیماری خوب بودن می نامم. اگر یکصد نفر انسان مشوش را به من نشان دهید برایتان ثابت می کنم با یکصد نفر از بهترین ها و  خوبترینها روبرویید.

اشخاص مستعد اضطراب تقریبا همیشه مهرطلب و تایید طلب هستند. می خواهند دیگران را راضی کنند. از این رو احساساتی مانند خشم را پنهان می کنند. در حقیقت وقتی احساس ناراحتی می کنند مسائلشان را زیر فرش جارو می کنند زیرا نمی خواهند کسی را ناراحت کرده باشند. به قدری این کار را سریع انجام می دهند که حتی متوجه نیستند این کار را انجام می دهند. بعدها احساسات منفی در جامه مبدل به شکل اضطراب، نگرانی، هراس یا احساس وحشت سربرمی آورند.

 

ادامه مطلب ...

نوع ترس و اضطراب خود را بشناسید

تعاریفی که در زیر از انواع اختلالات اضطرابی آورده شده شاید چندان به درد یه روانشناس و روانپزشک نخوره. شاید کد دار نباشه. اما به درد همه می خوره! شما می تونید از طریق همین توضیحات ساده و اندک نوع مشکل خودتون رو شناسایی کنید تا موقع مراجعه به یه روانشناس بتونید بهترین نوع درمانی که مناسب مشکل شماست رو دریافت کنید.



خجالت و کمرویی (اضطراب اجتماعی)
 وقتی در جمع قرار می گیرید احساس عصبیت و کمرویی می کنید. با خود می گویید همه روحیه شادابی دارند همه در آرامش به سر می برند اما من حرف جالبی ندارم که بزنم. همه خواهند گفت که حوصله شان را سر می برم. فقط من اینجوری ام. چرا؟ چه مشکلی برایم به وجود آمده؟


اضطراب صبحت در برابر جمع

 هرگاه باید در برابر جمعی سخنرانی کنید به شدت وحشت زده می شوید زیرا به خود می گویید: دست و صدایم خواهد لرزید و همه متوجه می شوند که چقدر من عصبی هستم. ذهنم کار نخواهد کرد. حافظه ام قفل خواهد شد. همه مسخره ام خواهند کرد. همه مرا به دیده حقارت نگاه خواهند کرد. همه خواهند گفت که من یک دیوانه به تمام معنا هستم. نوعی از اضطراب اجتماعی است.


اضطراب عملکرد

 ممکن است هروقت لازم است در امتحانی شرکت کنید، روی صحنه ایفای نقش کنید و یا در یک مسابقه ورزشی شرکت نمایید، به شدت بترسید و در نتیجه به هدف مطلوب خود نرسید.


ترس و فوبیا - phobia

 ممکن است از آمپول، خون، قرارگرفتن در ارتفاعات، سوار شدن در آسانسور، رانندگی، مسافرت با هواپیما، دریا، سوسک، عنکبوت، سگ، گربه، طوفان، پل، یا از گیر کردن در مکانهای بسته بترسید.


http://s5.picofile.com/file/8133535318/%D9%81%D9%88%D8%A8%DB%8C%D8%A7.jpg


نگرانی مزمن (اضطراب فراگیر)

 پیوسته نگران خانواده، سلامتی، حرفه و امور مالی خود هستید. دلتان مرتب شور می زند. احساس می کنید حادثه بدی می خواهد اتفاق بیفتد اما نمی توانید دقیقا بگویید این حادثه بد چه چیزی است.


حمله وحشت - panic attack

 ناگهان وحشت زده می شوید. نمی دانید چه اتفاقی افتاده که در این حال و روز قرار گرفته اید. در جریان هر حمله احساس می کنید که سرتان گیج می رود، قلبتان به شدت می تپد، انگشتانتان می لرزند و قرارشان را از دست می دهند. احساس می کنید که دارید بیهوش می کنید. احساس می کنید قلبتان از دهانتان بیرون می افتد. احساس می کنید که دارید جانتان را از دست می دهید. ممکن است با خود بگویید دارم سکته قلبی می کنم. نفستان بند آمده. به خود می گویید اگر خفه شوم چه؟

اما طولی نمی کشد که این حالات وحشت آور به طرز مرموزی برطرف می شود، همانطور که بی مقدمه آمده بی مقدمه می رود و شما حیران و متعجب بر جای می مانید. احساس می کنید که تحقیر شده اید. از خود می پرسید که واقعا چه اتفاقی افتاد؟ آیا این مشکل دوباره برگشت خواهد کرد؟


آگورا فوبیا (هراس از مکانهای شلوغ)

می ترسید از خانه تان فاصله بگیرید زیرا نگرانید که اتفاق وحشتناکی بیفتد. شاید باز هم گرفتار حمله وحشت شوید. اگر کسی نباشد که به شما کمک کند چه اتفاقی می افتد؟ ممکن است از مکانهای باز و شلوغ بترسید. از پلها، از جمعیت، ایستادن در صف، یا از سوار شدن در وسایل حمل و نقل عمومی


وسواس

فکرهایی به سرتان می زند که به راحتی دست از سرتان برنمی دارد. برای کنترل هراس خود دست به دامن کارهای خرافی می شوید. ممکن است از میکروب بترسید. ممکن است احساس کنید که پیوسته می خواهید دست هایتان را بشویید. ممکن است درحالیکه به رختخواب رفته اید بارها و بارها از آن بیرون بیایید و سراغ اجاق گاز بروید تا مطمئن شوید که آنرا خاموش کرده اید. شاید درحالیکه فرزند شیرخوارتان در بغلتان است فکر آزار رساندن به او به ذهنتان خطور کند.


اختلال استرس پس از حادثه

به یاد حوادث ناراحت کننده ماهها و سالهای قبل می افتید و به شدت نگران می شوید. این حادثه می تواند یک قتل، تجاوز جنسی، شکنجه و یا چیزهای دیگر باشد.


نگرانی درباره وضع ظاهر (دیسمورفیک)

احساس می کنید که وضع ظاهر شما با یک مشکل جدی روبروست. و این درحالیست که دوستان و خانواده به شما اطمینان می دهند که هیچ اشکالی ندارید. ممکن است فکر کنید که بینی زشتی دارید. موهای بدی دارید و یا بدنتان به شکلی که باید باشد نیست. ممکن است وقت قابل ملاحظه ای را صرف ملاقات با جراح پلاستیک بکنید. ممکن است مدتها جلوی آینه بایستید و بخواهید عیب و نقصی را که در خود می بینید برطرف سازید.


نگرانی درباره سلامتی (خودبیمارانگاری)

مرتب از یک پزشک به سراغ پزشک دیگر می روید و از درد، ناراحتی، خستگی، احساس سرگیجه و یا نشانه های دیگر شکایت می کنید. و با این حال پزشک پیوسته به شما اطمینان خاطر می دهد که مشکلی ندارید و نباید نگران باشید. چند روزی خیالتان راحت می شود اما دیری نمی گذرد که دوباره از سلامتی خود نامطمئن می شوید.

 

ادامه مطلب ...