روانشناس کاشان

روانشناس کاشان

مجید نصیری ؛ روانشناس بالینی ؛ درمان مشکلات روانشناختی فردی | آدرس و شماره تماس:03154736173
روانشناس کاشان

روانشناس کاشان

مجید نصیری ؛ روانشناس بالینی ؛ درمان مشکلات روانشناختی فردی | آدرس و شماره تماس:03154736173

درددل کردن، حال شما را بدتر می کند

اگر خانم هستید که این کار هر روز شماست. تماس با دوستان یا اقوام و شروع به گله و شکایت از روزگار، از اتفاق بد دیروز، از دعوای زناشویی هفته گذشته. با چه هدفی؟ با این تصور قدیمی که درد دل کردن و صبحبت کردن در مورد حوادث ناگوار زندگی، شما را از شر این افکار و احساسات مزاحم همراه آن نجات خواهد داد.


اما باید بگویم که متاسفانه تحقیقات علمی عکس این مطلب را نشان می دهد! تحقیقات نشان می دهد صبحت کردن هر روزه در مورد مسائل و مصائب بجای اینکه اضطراب و افسردگی شما را کاهش دهد آنرا افزایش می دهد! در این تحقیق که بین بیش از 300 نوجوان دختر و پسر انجام شد متوجه شدند دختران و پسرانی که دائم در مورد مشکلات با دوستانشان درددل می کنند باعث نزدیک شدن و استحکام دوستی خود شدند ولی از طرف دیگر باعث شدند تا اضطراب و افسردگی خودشان افزایش پیدا کند!


البته در تحقیق دیگری یک روانشناس نشان داد درست است که در کوتاه مدت این نق و ناله ها باعث استحکام دوستی ها می شود اما در طولانی مدت اینگونه نیست. دفعات اول دوستان شما با شما و مشکلات و ناراحتی هایتان همدلی می کنند اما اگر شما این ناله و شکایتهای نشخوارگونه را متوقف نکنید باعث دور شدن دوستان از دور و بر خود می شوید!


دانستن مطلب این پست من بخصوص برای کسانی مناسب است که تصور می کنند مراجعه به روانشناس یعنی صبحبت و ناله و شکایت و درددل کردن!


چه باید کرد؟ وقتی برای شما اتفاق یا اتفاقات ناگواری می افتد و خاطرات و افکار آن واقعه نشخوار ذهنی شما می شود شما با بیان آن افکار در حقیقت باعث استحکام و گسترش آن افکار و به دنبال آن افزایش شدت افسردگی و اضطراب خود خواهید شد. شما باید با مراجعه به یک روانشناس "حاذق" شیوه هایی برای مقابله با این افکار یاد بگیرید و پس از اینکه در مطب آنها را تمرین کرده و فراگرفتید در زندگی روزمره هم به کار ببندید.


در نوع دیگری از درمان درصورتیکه حوادث رخداده برای شما بیش از حد آزار دهنده هستند به کمک روانشناس ابتدا باید افکار پیرامون حادثه را در ذهن خود به درستی پردازش کنید تا بعدا بتوانید آنها را در اختیار بگیرید وگرنه این افکار و خاطرات خواهند بود که شما را در جاده زندگی گیر می اندازند و کنترل شما را در اختیار می گیرند.  ادامه مطلب ...

می خواهید وزن کم کنید؟ خودتان را ببخشید!

همه ما می دانیم که در چاقی ها و اضافه وزن ها و پرخوری ها و کم خوری ها بیشترین و مهمترین عامل، عامل روانی است. تقریبا به خوبی یاد گرفته ایم باید دنبال عامل برانگیزاننده (trigger) ای باشیم که ما را به خوردن وادار می کند.


اما قصد صحبت در این مورد را ندارم. فقط ذکر نکته ای برای کسانیکه در حال رژیم و کاهش وزن هستند:


پژوهش های مستند نشان داده است در بین کسانیکه دچار مشکل مستمر اضافه وزن بوده اند، کسانی بیشتر شانس موفقیت نهایی را داشته اند و به اندام موزون دلخواه خودشان رسیده اند که اگر در جریان مراعات رژیم غذایی دچار لغزش و خطایی شده اند، خودشان را بخشیده اند. نه اینکه مدام خودشان را سرزنش کنند.


کسانیکه بین غذاها برخلاف برنامه مورد نظر غذا خورده اند، یا از غذاهایی ممنوع پرکالری استفاده کرده اند و به این علت خود را مورد سرزنش و ملامت قرار داده اند، دچار احساس گناه شده اند و برای رهایی از آن و آرام شدن، غذای بیشتری خورده اند و در نتیجه چاق تر شده اند.

شجاعتِ تصمیم‌گیری

بعضی ها بر سر چهارراه می نشینند و هیچ راهی را در پیش نمی گیرند چون نمی توانند همه راه‌ها را باهم بروند و این تصور باطل را در ذهن می پرورانند که اگر به اندازه کافی آنجا بنشینند تمام راه‌ها درهم ادغام شده و به یک راه بدل می شود! و به این ترتیب عبور از همه امکان پذیر خواهد شد!

http://s5.picofile.com/file/8138914384/%D8%AA%D8%B5%D9%85%DB%8C%D9%85_%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C.jpg

رشدیافتگی و شجاعت در این است که "بتوانیم چشم‌پوشی کنیم" و خرد در آن است که "جویای راه هایی باشیم که ما را به کمترین چشم پوشی ممکن وامی دارند".

"ویلیس"


تصمیم گیری دردناک است. زیرا نشاندهنده محدودیت امکان هاست.

هر انتخاب تو را از سایر انتخاب ها محروم می کند.

اما باید همیشه به یاد داشته باشی که در دنیای محدودیت‌ها زندگی می کنیم، و جالب اینکه هرچه پیش می رویم محدودتر می شویم. هایدگر مرگ را "ناممکن شدن هر امکان دیگر" تعریف می کند.


و باز هم نکته جالب تر آنکه در دنیای مصرفی و صنعتی امروز هرچه امکان انتخاب برای ما بیشتر می شود همزمان محدودیت ها هم بیشتر می شود. اگر قبلا با انتخاب یک گزینه از دو تای دیگر محروم می شدیم امروز با انتخاب یک گزینه از هزاران گزینه موجود دیگر محروم می شویم!


اسب درمانی

شاید از شنیدن عنوان این مطلب تعجب کنید. اسب درمانی یا رواندرمانی به کمک اسب (Equine-Assisted Therapy) یک شیوه جدید و بدیع در سیستم های جدید رواندرمانی است. این بار این حیوان نجیب به کمک بهبود و سلامت روان انسانها آمده. در این شیوه جدید بیمار یا مراجع به کمک روانشناس ابتدا با این سیستم آشنا می شود و سپس طی جلسات منظم با یک اسب روبرو می شود.



اسب درمانی بر این پایه شکل گرفته که اسب به زبان بدن بسیار حساس است. اسب احساس هایی که شما به کمک مکانیسم های دفاع روانی در لایه زیرین وجودتان پنهان کرده اید را تشخیص می دهد. به فرض اگر شما برای درمان افسردگی یا اضطراب خود مراجعه کرده اید ابتدا مشکل شما توسط رواندرمانگر ریشه یابی می شود و به شما تکنیک هایی جهت از بین بردن احساس های نامناسب موجود و مبارزه با ریشه های به وجود آورنده این احساسات یاد داده می شود. در مرحله بعد پس از به کار بردن این تکنیک ها بعنوان تکلیف خانگی در هر مرحله با یاری یک مربی با اسب روبرو می شوید.


در شروع کار با تیمار اسب ارتباط با این حیوان را آغاز می کنید. این اسب برای شما مانند یک آینه عمل می کند و به تمام احساسات درونی شما عکس العمل نشان می دهد. به کمک این روند شما به مرور توانایی مدیریت هیجانهای خود، مهارتهای برقراری ارتباط بدون دخالت احساسات منفی، اعتماد به نفس و بخصوص احساس اعتماد و اطمینان را به دست خواهید آورد. استفاده از اسب برای درمان بسته به نوع اختلال متفاوت است.


از "رواندرمانی به کمک اسب" در درمان اختلال کمبود توجه و تمرکز، اضطراب، افسردگی ،اوتیسم، آنورکسیا و بولیمیا و انواع و اقسام اختلالات کمک گرفته شده و نتایج خوبی به دست آمده است.


من هنوز مرکزی در ایران که به طور تخصصی از اسب در کنار رواندرمانی استفاده کند مشاهده نکرده ام. البته در جاییکه هنوز افراد با ترس و بدگمانی پا به مطب روانشناس می گذارند انتظار حضور درمانهای جدید و گرانقیمت واقعا دور از ذهن است!


پ.ن: بعد از تحریر این مطلب دوستی بمن اطلاع داد در ایران برای درمان بیماران اوتیسم از اسب درمانی استفاده می کنند. مایه بسی خوشحالی من شد. مرکز اوتیسم شیخ مفید اصفهان یکی از این مراکز هست.


نشانه های اختصاصی وسواس در کودکان

شما به عنوان والد یا معلم ممکن است متوجه شوید یک کودک به اندازه استعداد و توانایی اش در مدرسه کوشش نمی کند. احتمالا کودک شما کمتر از حد انتظار ظاهر شده. شاید از کودک شما رفتارهایی سر می زند که هم شما از علت آن بی اطلاعید هم کودک شما از توضیح در مورد این رفتارهای تکراری و اجبارگونه ناتوان است. شاید اگر قصد برخورد با این رفتارهای کودک خود را داشته باشید با رفتار پرخاشگرانه و مخالفت سرسختانه او روبرو شوید.


وقتی با این نشانه ها روبرو شدید یک علت رایج می تواند مشکل وسواس (یا اختلال وسواسی اجباری، یا اختلال وسواسی مجبور یا OCD) باشد. طبق بنیاد بین المللی وسواس (International OCD Foundation ) از هر 200 کودک حداقل یکی وسواس دارد.



شناسایی دقیق مشکل توسط یک متخصص روانشناس خیلی به والدین کمک می کند تا بتوانند به کودکشان کمک کنند.


وسواس در کودکان مشکلات منحصر به فردی به وجود می آورد که با وسواس در نوجوانان و بززگسالان تفاوت دارد. کودک ممکن است تشخیص دهد که در بعضی رفتارها با دیگران تفاوت دارد یا مجبور به انجام برخی کارهاست اما واقعا نمی تواند دلیل قانع کننده ای برای این تفاوت پیدا کند. کودک بی گناه همچنین نمی داند چگونه باید با این رفتارها و افکار تکراری و مزاحم برخورد کند. بزرگسالان، نوجوانان و بچه های مبتلا به "اختلال وسواس و اجبار" نشانه های مشابهی را تجربه می کنند اما برنامه روانپزشکی دانشگاه ماساچوست در تحقیقات خود مشکلات و گرفتاری های خاصی که کودکان مبتلا به اختلال وسواس با آن درگیر هستند را فهرست کرده


این مشکلات را در ذیل ترجمه کرده ام به این امید که والدین اندکی به درد درونی کودکان پی ببرند و کودک را راهی کلنیک روانشناسی کنند تا اینکه ترس و رفتار کودکان خود را به تمسخر بگیرند یا مشکل کودکشان را به چیزهای عجیب و غریب ربط دهند!


1.  وسواس کودک در خانه و مدرسه تفاوت دارد. کودک ممکن است در مدرسه قادر باشد تا جلوی رفتارهای وسواسی اش را بگیرد اما در خانه دوباره این رفتارها و افکار وسواسی به سراغش می آیند. بچه ها در خانه کمتر توانایی کنترل رفتارها و افکار وسواسی و تکرای خود را دارند.


2.  کودک در توضیح و تشریح افکار مزاحم و رفتار تکراری و وسواسی اش مشکل دارد. بچه ها از داشتن چنین رفتار و وسواسی احساس خجالت، شرمساری یا گناه می کنند و افکار خود را بعنوان یک راز نزد خودشان نگه می دارند و سعی می کنند رفتار وسواسی خود را دور از چشم دیگران انجام دهند.


3.  اغلب کودک قادر به دریافت اطمینان از والدین یا معلمان خود نیست و خود را مجبور می بینند کارهای تکراری و وسواسی خود را تا آخر و به طور کامل انجام دهد.


4.  کودک به علت حضور این افکار مزاحم در ذهنش قادر به تمرکز و یادگیری مانند سایر بچه ها نیست.


5.  کودک به علت رفتارهای وسواسی و عجیب خود دچار دردسرهای زیادی در مدرسه می شوند. ممکن است به علت سوءتفاهم از توجه معلم محروم شوند. ممکن است به خاطر رفتارش مورد تمسخر و آزار همسالانش قرار گیرد. کودک دچار اختلال وسواس اغلب از حرمت نفس پایین و مشکلات رفتاری در مدرسه رنج می برد.


6.  کودک دچار اختلال وسواسی که شروع به استفاده از دارو کرده است ممکن است با عوارض جانبی دارو هم دست به گریبان شود. او در طول مدتی که دارو شروع به تاثیر می کند باید از لحاظ تغییر خلق و رفتار تحت نظر باشد.


7.  کودک دچار اختلال وسواس احتمالا به سایر اختلالات همایند وسواس هم دچار می شوند. این اختلالات عبارتند از: اضطراب، کمبود توجه همراه با بیش فعالی (ADHD) و یا اختلالات خلقی مثل افسردگی. تمام اینها باید توسط روانشناس یا روانپزشک متخصص چک شود.


8.  احتمال دارد تمام مشکلات رفتاری و درسی کودک شما ناشی از مشکل وسواس او نباشد. مهم است که در کنار درمان وسواس کودک خود، او را از نظر اختلالات یادگیری یا سایر اختلالات شناختی نزد یک روانشناس حاذق تحت ارزیابی قرار دهید.