کودکانی که از آزار عاطفی روانی رنج می برند دچار همان پیامدهایی خواهند شد که کودکان آزار دیده جنسی و فیزیکی (physically or sexually abused) به آن دچار می شوند. جدیدترین تحقیقات انجمن روانشناسی آمریکا این موضوع را نشان داده است.
آزار روانی (Psychological abuse) شامل گستره وسیعی از بدرفتاری ها می شود که از زورگویی والدین به کودک، اعمال کنترل بیش از حد بر کودکان، تحقیر یا تهدید آنها تا ایگنور کردن و ایزوله کردن کودکان را دربرمی گیرد.
آمار تشخیص های روانی نشان می دهند در میان کسانیکه در کودکی آزار روانی دیده اند شیوع اختلالاتی مثل افسردگی، اضطراب، عزت نفس پایین، نشانه های پی تی اس دی، و اقدامات خودکشی برابر، و حتی در مواردی، بیش از کسانی است که در کودکی آزار جنسی و جسمی دیده اند.
متاسفانه باوجودیکه آزار جنسی و جسمی به خوبی شناسایی می شود ولی آزارهای روانی به سادگی قابل تشخیص و پیشگیری نیست. علاوه بر این آزار جنسی و جسمی یک تابو و نادر است ولی آزار روانی کودکان اینگونه نیست.
بسیاری از پدران و مادران به همین سادگی، بصورت روزانه طوری با فرزند خود رفتار می کنند که از تجاوز جنسی به آنها بدتر است.
دقایقی از برنامه دیروز سلامت باشید شبکه سه صداوسیما را به صورت کاملا تصادفی دیدم. (تلویزیون نگاه نمی کنم) چیزی که توجه مرا جلب کرد شنیدن مطالب روانشناسی (و نه پزشکی) از این برنامه بود. نزدیک تر رفتم. مهمان برنامه خانم دکتر شوشتری فوق تخصص روانپزشکی کودکان بود. جوابهای ایشان به سوالات مردم در مورد موضوع برنامه: ترس و وسواس در کودکان را گوش کردم که واقعا علمی و قابل تحسین بود (برخلاف خیلی از مطالب غیرعلمی که در برنامه های مختلف تلویزیون از مهمانانِ به اصطلاح روانشناس پخش می شود). چیزی که بعد از آن توجه مرا بیشتر جلب کرد چهره متعجب و لبهای باز خانم مجری برنامه بود هنگام شنیدن مطالب روانشناسی مهمان برنامه بخصوص موقعی که در مورد ریچوال های وسواس کودکان یا عکس العمل کودکان به مرگ عزیزانشان و یا جوابهایی که در مورد مرگ باید به کودکان بدهیم صحبت میکرد.
کاملا مشخص بود تمام این مطالب برای این مجری تازگی دارد. آنهم شخصی که 4 سال مجری یک برنامه پزشکی صداوسیما بوده. می توان گفت عکس العمل این مجری در مقابل مطالب روانشناسی نمود بارزی از مردم جامعه ماست. مردمی که اکثر آنها نسبت به روانشناسی و روانپزشکی دید خوبی ندارند. و اطلاعاتی که تصور می کنند در مورد روانشناسی در ذهن دارند تماما مطالب غیرعلمی مجلات زرد است.
ای کاش کسانیکه در سایر برنامه های صدا و سیما هم به اسم و عنوان روانشناس دعوت می شوند در سطح سواد این خانم دکتر محترم میبودند و می توانستند با جواب ها و مطالب علمی خودشان توجه مردم ناآگاه نسبت به روانشناسی و روانپزشکی را بیشتر به این حوزه جلب کنند.
این کودک 7 هفته ای ناشنواست. در لحظه ای که در فیلم مشاهده می کنید به کمک سمعک برای اولین بار قادر به شنیدن می شود. عکس العمل شادی همراه با تعجب او را به دنیای جدیدی که به روی او گشوده شده است ببینید:
پ.ن: ویدئوی فوق به علت پوشش نامناسب مامان بچه از سایت آپارات حذف شد! :))
شما به عنوان والد یا معلم ممکن است متوجه شوید یک کودک به اندازه استعداد و توانایی اش در مدرسه کوشش نمی کند. احتمالا کودک شما کمتر از حد انتظار ظاهر شده. شاید از کودک شما رفتارهایی سر می زند که هم شما از علت آن بی اطلاعید هم کودک شما از توضیح در مورد این رفتارهای تکراری و اجبارگونه ناتوان است. شاید اگر قصد برخورد با این رفتارهای کودک خود را داشته باشید با رفتار پرخاشگرانه و مخالفت سرسختانه او روبرو شوید.
شناسایی دقیق مشکل توسط یک متخصص روانشناس خیلی به والدین کمک می کند تا بتوانند به کودکشان کمک کنند.
وسواس در کودکان مشکلات منحصر به فردی به وجود می آورد که با وسواس در نوجوانان و بززگسالان تفاوت دارد. کودک ممکن است تشخیص دهد که در بعضی رفتارها با دیگران تفاوت دارد یا مجبور به انجام برخی کارهاست اما واقعا نمی تواند دلیل قانع کننده ای برای این تفاوت پیدا کند. کودک بی گناه همچنین نمی داند چگونه باید با این رفتارها و افکار تکراری و مزاحم برخورد کند. بزرگسالان، نوجوانان و بچه های مبتلا به "اختلال وسواس و اجبار" نشانه های مشابهی را تجربه می کنند اما برنامه روانپزشکی دانشگاه ماساچوست در تحقیقات خود مشکلات و گرفتاری های خاصی که کودکان مبتلا به اختلال وسواس با آن درگیر هستند را فهرست کرده
این مشکلات را در ذیل ترجمه کرده ام به این امید که والدین اندکی به درد درونی کودکان پی ببرند و کودک را راهی کلنیک روانشناسی کنند تا اینکه ترس و رفتار کودکان خود را به تمسخر بگیرند یا مشکل کودکشان را به چیزهای عجیب و غریب ربط دهند!
1. وسواس کودک در خانه و مدرسه تفاوت دارد. کودک ممکن است در مدرسه قادر باشد تا جلوی رفتارهای وسواسی اش را بگیرد اما در خانه دوباره این رفتارها و افکار وسواسی به سراغش می آیند. بچه ها در خانه کمتر توانایی کنترل رفتارها و افکار وسواسی و تکرای خود را دارند.
2. کودک در توضیح و تشریح افکار مزاحم و رفتار تکراری و وسواسی اش مشکل دارد. بچه ها از داشتن چنین رفتار و وسواسی احساس خجالت، شرمساری یا گناه می کنند و افکار خود را بعنوان یک راز نزد خودشان نگه می دارند و سعی می کنند رفتار وسواسی خود را دور از چشم دیگران انجام دهند.
3. اغلب کودک قادر به دریافت اطمینان از والدین یا معلمان خود نیست و خود را مجبور می بینند کارهای تکراری و وسواسی خود را تا آخر و به طور کامل انجام دهد.
4. کودک به علت حضور این افکار مزاحم در ذهنش قادر به تمرکز و یادگیری مانند سایر بچه ها نیست.
5. کودک به علت رفتارهای وسواسی و عجیب خود دچار دردسرهای زیادی در مدرسه می شوند. ممکن است به علت سوءتفاهم از توجه معلم محروم شوند. ممکن است به خاطر رفتارش مورد تمسخر و آزار همسالانش قرار گیرد. کودک دچار اختلال وسواس اغلب از حرمت نفس پایین و مشکلات رفتاری در مدرسه رنج می برد.
6. کودک دچار اختلال وسواسی که شروع به استفاده از دارو کرده است ممکن است با عوارض جانبی دارو هم دست به گریبان شود. او در طول مدتی که دارو شروع به تاثیر می کند باید از لحاظ تغییر خلق و رفتار تحت نظر باشد.
7. کودک دچار اختلال وسواس احتمالا به سایر اختلالات همایند وسواس هم دچار می شوند. این اختلالات عبارتند از: اضطراب، کمبود توجه همراه با بیش فعالی (ADHD) و یا اختلالات خلقی مثل افسردگی. تمام اینها باید توسط روانشناس یا روانپزشک متخصص چک شود.
اگر به دنبال یادگیری انگلیسی در خواب هستید!! این مطلب به درد شما نمی خورد. ولی اگر اهل عملید در این عکس بهترین شیوه و روند حفظ لغت آموزش داده شده. ادامه مطلب
ادامه مطلب ...