بعضی ها بر سر چهارراه می نشینند و هیچ راهی را در پیش نمی گیرند چون نمی توانند همه راهها را باهم بروند و این تصور باطل را در ذهن می پرورانند که اگر به اندازه کافی آنجا بنشینند تمام راهها درهم ادغام شده و به یک راه بدل می شود! و به این ترتیب عبور از همه امکان پذیر خواهد شد!
رشدیافتگی و شجاعت در این است که "بتوانیم چشمپوشی کنیم" و خرد در آن است که "جویای راه هایی باشیم که ما را به کمترین چشم پوشی ممکن وامی دارند".
"ویلیس"
تصمیم گیری دردناک است. زیرا نشاندهنده محدودیت امکان هاست.
هر انتخاب تو را از سایر انتخاب ها محروم می کند.
اما باید همیشه به یاد داشته باشی که در دنیای محدودیتها زندگی می کنیم، و جالب اینکه هرچه پیش می رویم محدودتر می شویم. هایدگر مرگ را "ناممکن شدن هر امکان دیگر" تعریف می کند.
و باز هم نکته جالب تر آنکه در دنیای مصرفی و صنعتی امروز هرچه امکان انتخاب برای ما بیشتر می شود همزمان محدودیت ها هم بیشتر می شود. اگر قبلا با انتخاب یک گزینه از دو تای دیگر محروم می شدیم امروز با انتخاب یک گزینه از هزاران گزینه موجود دیگر محروم می شویم!
اگر تنها اراده داری و آرزو نداری با انسانی پژمرده و محافظه کار طرف هستیم.
اگر تنها آرزو داری بی آنکه اراده داشته باشی با فردی نا آزاد و رشدنایافته مواجهیم. فرد بزرگسالی که نوزاد باقی مانده و ممکن است به یک ربات بدل گردد.
آرزو به اراده گرما، محتوا، تخیل، بازیگوشی کودکانه، تازگی، و غنا می بخشد. اراده خودگردانی و رشد یافتگی را به آرزو ارزانی می کند. اراده بدون آرزو خون لازم برای زنده ماندن و زیست پذیری اش را از دست می دهد و در خودستیزی و تناقض با خود می میرد.
"رولو می"